Web Analytics Made Easy - Statcounter

موفقیت‌ها وابسته به محاسبات دقیق هستند. بدون وجود یک رویه یا دستگاه محاسباتی دقیق، موفقیت‌ها معدود و براساس شانس به دست می‌آیند و مزیت‌هایشان نیز به‌سرعت از دست می‌روند. به این ترتیب ناکامی محصول یک رویه و دستگاه محاسباتی معیوب است. نهاد‌ها برای اصلاح، یک راه همیشگی را بر می‌گزینند؛ برکناری افراد اصلی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«آهارون هالیوا» رئیس رکن اطلاعات نظامی رژیم‌صهیونیستی موسوم به «امان» روز دوشنبه (۳ اردیبهشت) از سمت خود استعفا داد. روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت دلیل استعفای او را شکست در «۷ اکتبر» و «حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق» عنوان کرده است.

هر چند ناکامی در روز ۷ اکتبر و جنگ چند ماهه طوفان الاقصی از همان روز نخست عامل موج استعفا‌های نظامی و سیاسی در رژیم معرفی می‌شد، اما این اتفاق برای رئیس امان با فاصله‌ای قابل توجه رخ داده است. او ۱۹۹ روز پس از عملیات ۷ اکتبر، تقریبا نخستین مقام عالی‌رتبه‌ای است که به‌دلیل وقوع این حمله از سمت خود استعفا می‌دهد.

پیش از او دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش رژیم به همراه چند افسر این بخش از سمت خود استعفا داده بودند، اما آنها مسئولیتی عملیاتی نداشتند تا بتوان گفت قربانیان شکست‌ها جنگی هستند. از سوی دیگر در ۷ اکتبر امان تنها نهاد مقصر نیست. از موساد تا شاباک و یگان‌های عملیاتی ارتش در بخش نظامی- امنیتی رژیم متهم این واقعه هستند.

استعفای هالیوا، اما ارتباط بیشتری با یک شکست دیگر رژیم دارد. روز ۱۳ فروردین (۱ آوریل) ارتش رژیم‌صهیونیستی بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد که به‌دنبال آن ۷ مستشار و دیپلمات ایرانی از جمله سه نظامی با رده بالا به شهادت رسیدند. طبق برآورد‌ها ایران یا به این حمله پاسخ نمی‌داد یا آنکه دست به اقدامی کوچک و غیر‌مستقیم در پاسخ می‌زد.

برخلاف این برآوردها، اما ایران عملیاتی بزرگ تدارک دید. تهران در پاسخ به این اقدام شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین (۱۳ و ۱۴ آوریل) با صد‌ها پهپاد و ده‌ها موشک کروز و بالستیک از خاک ایران به دو پایگاه نظامی و اطلاعاتی در فلسطین اشغالی حمله کرد. برخلاف ۷ اکتبر، حمله به سفارت ایران در سوریه و تحرکات پیرامون پاسخ ایران به‌طور مستقیم و تقریبا انحصاری در حیطه ماموریت‌های سازمان اطلاعات نظامی رژیم بود. هالیوا تنها ۸ روز پس از عملیات پاسخ ایران استعفا داد. نزدیکی زمانی استعفا به عملیات ایران و مسئولیت انحصاری سازمان اطلاعاتی نظامی ارتش در آن احتمالا عامل اصلی استعفای فرمانده این سازمان است. او، اما تنها قربانی نخواهد بود. امان به شمول افسران، تحلیلگران و جاسوسانش مقصر شکست ۱۴ آوریل هستند. خبرگزاری فلسطینی سما به نقل از رسانه‌های صهیونیستی گزارش کرده که گلوله برفی استعفا‌ها در داخل ارتش این رژیم به راه افتاده و بعد از استعفای آهارون هالیوا، رئیس بخش اطلاعات نظامی و تصمیم «یهودا فوکس»، فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم‌صهیونیستی برای استعفا، فرمانده «واحد۸۲۰۰» گزینه بعدی خواهد بود.

واحد ۸۲۰۰ یکی از واحد‌های زیرمجموعه سازمان اطلاعاتی نظامی ارتش بوده و تغییرات در آن پس از استعفای هالیوا، نشان‌دهنده آغاز یک زلزله در این سازمان است.

 

 نکات

استعفای رئیس یک سازمان مهم ارتش رژیم‌صهیونیستی که مهم‌ترین رکن موجودیت آن است، نمی‌تواند به‌سادگی تحلیل شود. در رژیم‌صهیونیستی قدرت نظامی بر هر چیز تقدم دارد. ارتش صهیونیست‌ها پیش از موجودیت یافتن رژیم تشکیل شد تا فضایی برای حضور و فعالیت یهودیان مهاجر ایجاد کند.

بدون ارتش صهیونیست‌ها قادر به ماندن در سرزمین‌های اشغالی نیستند، درحالی‌که بسیاری از ملت‌ها دوره انحلال ارتش و بی‌دولتی را تجربه کرده‌اند. این مسائل نشان می‌دهد استعفای مقامات نظامی در رژیم را باید با دقتی متفاوت بررسی کرد:

۱. هر دولتی برای بسط نفوذ خود به مولفه‌هایی متکی است. شوروی با ایدئولوژی و حمایت از گروه‌های چپ‌گرا و آزادی‌بخش درصدد توسعه نفوذ خود در جهان بود. انگلیس با تجارت و سیاست‌هایی مانند تفرقه‌اندازی، فضای نفوذ برای خود فراهم می‌کرد.

اساس قدرت آمریکا، اما توان نظامی‌اش به‌ویژه در دریاهاست. توان رژیم‌صهیونیستی نیز همانند آمریکا در قدرت نظامی آن نهفته است. در اعمال قدرت نظامی، اما تنها ابزار‌ها دارای اهمیت نیستند و بازو‌هایی که استراتژی‌های جنگی، شناسایی و تحلیل را انجام می‌دهند نیز حائز اهمیتند. از این رو امان نسبت به شاباک و موساد دارای اهمیت بیشتری است. شاباک امنیت داخلی را در کنار دیگر نهاد‌ها ازجمله پلیس و ارتش برعهده دارد. موساد نیز اقدامات امنیتی در خارج را انجام می‌دهد که در اوج فعالیتش می‌تواند موفقیت‌های نسبی و نه قاطع را به‌دست آورد. امان، اما وضعیتی متفاوت دارد. امان باید اطلاعات دقیقی را در حوزه نظامی، جمع‌آوری و تحلیل کرده و به انتخاب اهداف کمک کند. امان چشمان ارتش رژیم‌صهیونیستی است. تل‌آویو بدون موساد و شاباک قادر به مدیریت اوضاع است، اما بدون امان با از کار افتادن هدفمندی و هوشمندی ارتش، نخواهد توانست به اعمال قدرت خود ادامه دهد.

۲. امان، بزرگ‌ترین سرویس جاسوسی رژیم‌صهیونیستی است که هر کدام از واحد‌های آن به شکل مستقل دارای ابعادی بزرگ هستند. موساد و شاباک به‌دلیل جذب منابع عادی و عمومی و به‌کارگیری جاسوسان مزدور و افسران رابط شاید دارای نیروی انسانی زیادی باشند، اما با این وجود به لحاظ کیفی، برتری با امان است؛ هر چند گفته می‌شود با تمام تفاسیر، امان پرسنل اصلی بیشتری نسبت به موساد و شاباک دارد.

۳. شاباک مسئولیت حوزه داخلی را برعهده دارد که شامل سرزمین‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ به همراه اردن می‌شود. شاباک و موساد به لحاظ نوع ماموریت با یکدیگر شباهت دارند، هر چند حوزه جغرافیایی عملکرد آنها متفاوت است؛ شاباک در داخل و موساد در خارج. امان، اما به لحاظ موضوع تمرکز و محیط جغرافیایی با شاباک و موساد تفاوت‌هایی دارد. به لحاظ موضوع، امان به دنبال اطلاعات نظامی و استراتژیک است، نه هر فرد و شخصیتی که از نظر تل‌آویو دارای مشکلات امنیتی باشد. امان قدرت نظامی کشورها، اندیشکده‌ها، اتاق‌های فکر و تصمیم‌گیران اصلی را رصد می‌کند تا از نقشه‌ها و طرح‌های استراتژیک و نوع تفکر آنها آگاه شده و بر تصمیمات‌شان اشراف یابد. از این رو دستگاه‌های نظامی، صنایع نظامی، فرماندهان و نهاد‌های وابسته به آنها در حوزه ماموریتی امان هستند.

این مساله باعث کاسته شدن از جغرافیای عمل این سازمان نیز می‌شود، زیرا امروزه تنها محور مقاومت در دایره امان می‌گنجد و دیگران مانند کشور‌های عربی با توجه به وضعیت‌شان تهدیدی نظامی علیه تل‌آویو به حساب نمی‌آیند.

موساد، اما گسترگی جغرافیایی بیشتری دارد و فعالیت افراد و گروه‌های مخالف صهیونیسم را در سراسر جهان دنبال می‌کند. اقداماتی مانند ترور افراد یا حتی خرابکاری‌ها که به شکل امنیتی انجام می‌شود، در حوزه ماموریتی موساد است.

حملات نظامی مانند اقداماتی که رژیم‌صهیونیستی به وسیله ابزار‌های نظامی مانند پهپاد و جنگنده‌ها انجام می‌دهد در حوزه ماموریتی امان قرار می‌گیرند؛ مانند حملات به عراق و سوریه. با توجه به ظرفیت پایین رژیم در هضم ضربات وارده که باعث در دستورکار قرار گرفتن دکترین خنثی‌سازی و حملات پیش‌دستانه در تل‌آویو شده است، اهمیت امان برای تشخیص تهدید و نقطه خنثی‌سازی بسیار اهمیت دارد.

۴. اهمیت بالای سازمان اطلاعات نظامی ارتش رژیم را می‌توان از واحد‌های زیرمجموعه آن درک کرد. واحد‌هایی مانند ۸۲۰۰، ۹۹۰۰ و ۵۰۴ زیرمجموعه امان هستند.

یگان ۸۲۰۰ که مسئول شنود، شکستن کد‌ها و جنگ الکترونیک است؛ این یگان یکی از مشهورترین بخش‌ها در دستگاه نظامی-اطلاعاتی رژیم است. ۹۹۰۰ مسئول عکسبرداری و جمع‌آوری اطلاعات تصویری و بصری شامل داده‌ها و اطلاعات جغرافیایی از ماهواره‌ها، هواپیما‌های تجسسی و پهپاد‌ها است. واحد ۵۰۴ یگان اطلاعات انسانی است که جاسوسانی مرتبط با حوزه ماموریت امان را در پیرامون برنامه‌های نظامی و صنعتی کشور‌های هدف جذب می‌کند. این بخش حتی بر زیرساخت‌های نظامی گروه‌های مقاومتی در غزه و کرانه باختری نیز نظارت می‌کند.

امان اخیرا نیز واحد جدیدی به نام «شاخه ۵۴» تشکیل داد که ماموریتش آمادگی برای جنگ احتمالی با ایران، و به‌ویژه با سپاه پاسداران است. تا پیش از این با توجه به مسافت زیاد میان ایران و فلسطین اشغالی، تصورات بر این بود که تهران و تل‌آویو به شکل مستقیم با یکدیگر درگیر نمی‌شوند. این دیدگاه مدت‌ها قبل در سایه رشد جدی تسلیحاتی ایران تغییر کرده و با عملیات وعده صادق اثبات شد.

۵. با توجه به آمریکایی بودن اغلب تسلیحات وارداتی ارتش رژیم به‌ویژه در نیروی هوایی، امان نیز به تبع ارتش به‌شدت تحت تاثیر آمریکاست و ارتباطات تقریبا به واشنگتن منحصر می‌شود. ضربه به امان با توجه به رشد فزاینده راستگرایان افراطی در سرزمین‌های اشغالی، ضربه‌ای به نفوذ آمریکا در رژیم تلقی می‌شود.

۶. تعدادی از مقامات ارتش رژیم استعفا داده‌اند، اما یک راه برای جلوگیری از تغییر سریع و بروز درهم‌ریختگی در بخش‌های ارتش، طول دادن انتخاب جانشین آنهاست. از این رو رئیس امان نیز به سرعت تعویض نمی‌شود.

در وضعیت فعلی، معرفی جانشین مقامات مستعفی بسیار دشوار است. دلیل این دشواری، در معرض اتهام بودن دیگران است. به شکل طبیعی با استعفا یا بازنشستگی یک مسئول در نهادی تخصصی، جانشین او باید از میان معاونان یا یکی از افراد از داخل آن مجموعه انتخاب شود؛ به‌ویژه در نهاد‌های نظامی و اطلاعاتی که تعصب آن شاخه در دورن ساختار جریان دارد. با این‌حال اعلام جانشین برای این مقامات باید پس از بررسی‌های کامل درباره متهمان انجام شود. هنگامی که مقامات هنوز دستورات رسمی بررسی مقصران را صادر نکرده‌اند، بدون مشخص شدن خطاکاران، انتصاب جانشین غیرخطاکار ممکن نیست.

۷. اشکالات رخ‌داده به دنبال ۷ اکتبر به دلیل اشتباهات فردی رخ نداده‌اند. از سوی دیگر تنها یک نهاد نیز در آن دخالت نداشته است. مجموعه‌ای از سازمان‌ها مانند موساد، شاباک، امان و ارتش مقصر بوده‌اند. اگر سازمان‌های اطلاعاتی نادیده گرفته شوند، یگان‌های ارتش مستقر در اطراف غزه باید می‌توانستند در برابر هجوم نیرو‌های حماس دست به مقاومت بزنند، اما آنها نیز ناکام مانده و هزاران نیروی ارتش رژیم کشته و زخمی شده یا به اسارت در‌آمدند.

از این رو رژیم همزمان با برکناری افراد، کار دشوار عیب‌یابی ساختاری و اصلاح نهادی را نیز پیش روی خود دارد. اجرای همزمان و موازی این دو اقدام، می‌تواند باعث اختلال گسترده در عملکرد‌ها شود. اگر اقدامی باعث اخلال در عملکرد کلی یک نهاد شود، از آن صرف نظر می‌شود که نتیجه آن باقی ماندن اشکالات قبلی است.

بر این اساس صهیونیست‌ها بیم دارند که استعفا‌ها به دگرگونی کامل منجر نشود که معنای آن احتمال وقوع رویداد‌های مشابه ۷ اکتبر است. از همین رو یائیر لاپید پس از استعفای رئیس سازمان اطلاعات نظامی از نتانیاهو نیز خواست همانند او استعفا دهد.

۸. با توجه به اهمیت ارتش در رژیم و ارتباط گسترده این نهاد با عرصه سیاسی که از حضور پرتعداد فرماندهان نظامی در سیاست مشخص است، هرگونه تغییر در ارتش می‌تواند اثراتی بزرگ در سیاست بگذارد.

۹. انتظار می‌رود که موج استعفا‌ها پیش از آغاز رسمی تحقیقات درباره ۷ اکتبر به راه بیفتد. به نظر می‌رسد با توجه به تحقیقات پیش رو، بسیاری برای آنکه محکوم یا برکنار نشوند، خود استعفا دهند.

۱۰. سربازان و افسران به فرماندهان شکست‌خورده اطمینان ندارند. فرماندهان شکست‌خورده نیز به دلیل غم شکست، ناتوان می‌شوند. دولت رژیم دلیل ناکامی‌های جنگی خود طی ۷ ماه اخیر را نیز حضور این فرماندهان می‌داند و به دنبال تغییر فضا با تغییر فرماندهان شکست خورده است.

۱۱. آغاز استعفا‌ها در شرایطی انجام می‌شود که براساس برآورد‌ها جبهه غزه، سوریه، عراق، یمن و ایران تا حدودی آرام شده‌اند؛ هرچند مقاومت لبنان روز گذشته بر شدت حملات افزوده و به عکا برای نخستین بار طی دو دهه اخیر حمله کرد.

آغاز موج استعفا‌ها نشانه‌ای از استفاده رژیم از فرصت فراغت از جنگ برای بازسازی سازمان خود است.

منبع: فرهیختگان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی وعده صادق سپاه پاسدارن ارتش رژیم صهیونیستی سازمان اطلاعات اطلاعات نظامی قدرت نظامی نظامی ارتش خود استعفا استعفا ها تل آویو ۷ اکتبر نهاد ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۵۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد

 

فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد.

مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا می‌کرد من بی‌حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشورهای غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک دل و یک زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های امریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

امریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که امریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی‌حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.

بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!

دیگر خبرها

  • عملیات «کرم ابوسالم» کدام فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد؟
  • ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی: ما شکست خوردیم
  • «نابودی حماس»، رویای بر باد رفته صهیونیست‌ها
  • سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • اسرائیل جرأت نشان دادن خسارت‌های عملیات ایران را نداشت
  • زخمی شدن یک نظامی صهیونیست در درگیری‌های طولکرم
  • شلیک ۴ موشک به مرکز نظامی اشغالگران در مزارع اشغالی شبعا
  • معنای استعفای مقام‌های نظامی-اطلاعاتی اسرائیلی چیست؟
  • وزیر دارایی نتانیاهو خواستار برکناری دو مقام اسرائیلی